در صبح بهاری 25 اردیبهشت ماه 1393 خداوند شکوفه ای زیبا را در باغ زندگی ما آفرید تا رنگ وبوی بهار تاهمیشه در آن جاودانه بماند و ما این شکوفه ی زیبا را ثنـا نام نهادیم . این وبلاگ را با حمد وثنای بیکران
خداوند آغاز می کنیم ودر آن خاطرات شیرین شکوفه مان را می نگاریم به این امید که یادگاری شیرینی از زیباترین روزهای عمرمان با او تا ابد خواندنی شوند و آن راهدیه می کنیم به دختر عزیزمان ثنـا عزیز دل مامان سمیرا و بابا امیر
ادامه...
سلام عزیزم . چقدر با این لباس و تل زیبا شدی مثل فرشته ها شدی. قشنگم . خیلی کم عکس میذارید. همش یه دونه .
ماشالله هزار ماشالله چقدر ناناز شده این دخمل بابا....معلومه مامان سمیرا و مامان جونش خوب بهش رسیدن:بوس:
حتما اسپند براش بریزید