خرداد ماه 96

دخترکم امروز که می نویسم خیلی بزرگ تر شده ای 3 ساله ای 

هم صحبتم وهم راهم همیشه وهمه جا 

زیبا تر شده ای ،عاقل تر ، کامل تر و من عاشق تررررر


به جز روزمرگی  های من  همین بزرگ تر شدنت هم باعث می شود 

من کمتر برایت بنویسم چون هم دوست داری با من کامپیوتر

 بازی کنی و هم من دوست دارم بیشتر برایت وقت بگذارم  .


امسال هم در طول سال تحصیلی پیش مامانی نرگس می موندی و من

به مدرسه می رفتم. امسال اواسط پاییز باباحاجی مهران خونشون 

رو عوض کردنشبها به اصرار شما به پارک نزدیک خونه ی جدید میرفتیم 

و همگی توی پارکه نزدیکه خونه با شما ورزش می کردیم.


نوروز 96 هم شکرخدا بسیار عالی بود و خوش گذشت بهمون .


امسال برای تولدت از اونجایی که خیلی مهربونی وعاشق جشن وشادی

تصمیم گرفتیم بیشتر فامیل هارو دعوت کنیم وسالن فرهنگیان رو برای 

یه جشن عصرونه دعوت کنیم البته تاریخش کمی با تولدت تفاوت داشت

تا مهمون ها راحت تر بتونن تشریف بیارن روز 96/3/4


توی مراسم عالی همکاری کردی و خیلی به همه خوش گذشت 

احساس میکردی یه عروس واقعی شدی و با دسته گله قشنگت 

قشنگتر شده بودی و کلی رقصیدی و خوشحالی وکیف کردی . 


تم تولدت میکی موز بود ورنگه سفید قرمز که البته توی راه اندازی 

این جشنه فشنگ خیلی ها از جمله مامانی نرگس وباباحاجی مهران 

وزندایی رعنای عزیز ودایی خیلی خیلی به من وبابا امیر کمک کردند.

دسته همشون همه ی فامیلها درد نکنه که شریکه این خاطره ی 

قشنگ شدن 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد